نام «فاطمه» برای ما آشناترین است، اما آیا شناخت ما از او نیز عمیقترین است؟ در ایام شهادت بانوی دو عالم، روایتها اغلب بر مدار مظلومیت و مرثیه میگردد اما در ژرفای این اندوه، حقیقتی عظیم پنهان است: حقیقتِ یک «انتخاب». انتخابی که یک تنه مسیر تاریخ را تغییر داد و مرز میان ایمان متعهدانه و باور بیعمل را برای همیشه ترسیم کرد. حضرت زهرا(س) تنها یک اسوه در صبر و عبادت نبود، بلکه معماری بود که در بحرانیترین شرایط، پایههای یک تفکر مقاوم را بنا نهاد؛ تفکری که میآموزد چگونه میتوان در اوج جوانی، به بلوغی رسید که یک جامعه را راهبری کند.
برای گشودن راز این شخصیت بیکران و درک اینکه چگونه میتوان از ایشان نه فقط یک اسوه معنوی، بلکه یک الگوی عملی برای زندگی ساخت؛ پای صحبتهای خانم دکتر سعیده رحیمی، کارشناس و پژوهشگر حوزه زنان در تاریخ اسلام نشستهایم.
درک شخصیت فاطمی، درک شب قدر است
دکتر رحیمی در ابتدا با اشاره به ژرفای بیپایان شخصیت حضرت زهرا(س) میگوید: برخی شخصیتها به دلیل ظرفیت وجودی نامتناهی خود، همچون اقیانوسی از معرفت هستند که هرچه بیشتر درباره آنها سخن گفته شود، باز هم ابعاد جدید و نویی از وجودشان آشکار میگردد. شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) از این دسته است و اگر این وجود مقدس تا این اندازه رفیع و ویژه نبود، درباره ایشان چنین روایتی نقل نمیشد که درک حقیقت وجودی ایشان، معادل درک شب قدر است. در روایتی گرانسنگ از امام صادق(ع) آمده است: «مَنْ عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ اَدْرَکَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ» (هر کس فاطمه را آنچنان که حق معرفت اوست، بشناسد، بهیقین شب قدر را درک کرده است) (تفسیر فرات کوفی، ص ۵۸۱). این روایت بسیار سنگین و عمیق است، زیرا شب قدر، شب تجلی وجود انسان کامل و شب اتصال به اوست. در چنین شبی، شناخت آن به شناخت خود نبی اکرم(ص) منوط نشده، بلکه به شناخت حضرت زهرا(س) گره خورده است و این نکتهای است که عظمت این بانو را ورای تصور ما قرار میدهد.
ایشان با تأکید بر لزوم اتکا به منابع اصیل برای شناخت این شخصیت والا اضافه میکند: به همین دلیل، انسان جرأت نمیکند از تحلیلها و برداشتهای شخصی خود درباره این شخصیت سخن بگوید و موظف است که به سرچشمههای زلال معرفت رجوع کند. امروز نیز با استناد به بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب، که سکاندار این انقلاب هستند، میتوان به ابعاد شگرفی از شخصیت ایشان دست یافت. ایشان نکتهای را مطرح میفرمایند که بسیار راهگشاست؛ ما امام معصوم را بهعنوان شخصیت پیشرو و هادی جامعه میشناسیم و طبیعی است که تصور کنیم هرکس ذیل جایگاه امام قرار میگیرد، یک راهرو است. اما درباره وجود مقدس حضرت زهرا(س) اینگونه نیست. ایشان در نقش یک رهبر واقعی، همچون پیامبر اکرم(ص)، هدایتگر عموم بشر بودهاند. این تعبیر که اگر توسط شخصیتی چون امام خمینی(ره) بیان نمیشد، ما جسارت بیان آن را نداشتیم، نشان میدهد که حضرت فاطمه(س) در برههای حساس، نقشی همتراز با رهبر جامعه ایفا کردند.
الگوی رهبری در سنین جوانی
نویسنده کتاب بانوان شیعه در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان این نقش رهبری را در کنار امامت امیرالمؤمنین(ع) تحلیل کرد، تشریح میکند: امامت یک شأن الهی است و امام، واسطه فیض میان عالم و خداوند و هادی جامعه است. اما در آن مقطع حساس تاریخی که امام معصوم برای نخستین بار از صحنه اجتماع کنار گذاشته میشود و جامعه هنوز پیوند عمیق خود را با امامت درک نکرده، نیاز به شخصیتی است که این اتصال را برقرار سازد و مردم را به امام پیوند دهد. اینجاست که نقش رهبری حضرت زهرا(س) معنا مییابد. امام خمینی(ره) میفرمایند حضرت زهرا(س) زنی است که تمام خواستههای انبیا در او تجلی یافته است؛ یعنی اگر مرد بود، نبی بود. این تعبیر نشاندهنده بزرگی شخصیتی است که معادل با یک پیامبر قرار میگیرد. نکته شگفتانگیز این است که پیامبر اکرم (ص) در چهلسالگی به رسالت مبعوث شدند، اما حضرت زهرا (س) در سنین جوانی، بین ۱۸ تا ۲۸ سالگی، به این اوج از کمال و اثرگذاری دست یافتند.
دکتر رحیمی در ادامه میافزاید: معمولاً در رشد طبیعی انسان، جهش شخصیتی در دوران نوجوانی و جوانی رخ میدهد اما ثمره آن در میانسالی به بار مینشیند. اما حضرت زهرا(س) در همان دوران جوانی، به بلوغی کامل دست یافتند که این بسیار ویژه است. این موضوع میتواند الگویی برای دختران جوان امروز باشد که چگونه میتوان در عین جوانی، بزرگ و اثرگذار بود. این اثرگذاری چگونه محقق میشود؟ متأسفانه امروزه سن نوجوانی از منظر روانشناسی به دلیل تأخیر در بلوغ اجتماعی و فکری، بالا رفته است. اما تاریخ به ما نشان میدهد که رشد شخصیت تنها تابع سن تقویمی نیست. ما در دوران دفاع مقدس، جوانانی همچون شهید حسن باقری را داشتیم که در ۱۹ سالگی به بلوغی رسید که فرماندهی و برنامهریزی یک جنگ بزرگ را بر عهده گرفت؛ به طوری که جنگ را به قبل و بعد از او تقسیم میکنند. این نشان میدهد که افراد میتوانند در برهههایی از زمان، چنان رشد جهشی داشته باشند که همرتبه با مردان ۷۰ ساله قرار گیرند. حضرت زهرا(س) در سن کم، در شرایطی قرار گرفتند که رفتاری از خود بروز دادند که ایشان را در جایگاه رهبر جامعه قرار داد.
ایمان، تعهدی برای ساختن جامعه
این کارشناس دینی در پاسخ به این پرسش که این رشد سریع چگونه اتفاق میافتد و نیروی محرکه آن چیست، توضیح میدهد: این رشد جهشی ریشه در مفهوم ایمان دارد اما نه ایمانی که صرفاً یک باور قلبی باشد. در کتاب ارزشمند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، رهبر معظم انقلاب تفسیری جامعهساز از اسلام ارائه میدهند و تأکید میکنند که ایمان واقعی، زمانی شکل میگیرد که با یک تعهد عملی و مسئولیت اجتماعی همراه باشد. شما نمیتوانید بگویید من به حقانیت امیرالمؤمنین(ع) ایمان دارم، اما زمانی که ایشان نیاز به حمایت دارند، سکوت کرده و از او حمایت نکنید. نمونه بارز آن، شخصیت ابنعباس، مفسر بزرگ قرآن است که با وجود علم فراوان، به شخصیتی بیخطر برای دستگاه بنیامیه تبدیل شد؛ تا جایی که معاویه به او میگفت قرآن بخوان، اما آن تفسیری که به علی(ع) مربوط میشود را بیان نکن. این ایمان، از منظر قرآن، ایمان نیست.
دکتر رحیمی با اشاره به تفاوت اقامه دین و عمل به دین اضافه میکند: ایمانی که منجر به تعهد اجتماعی و ساختن جامعه مؤمنین نشود، ناقص است. آن چیزی که در ادبیات امامین انقلاب بر آن تأکید میشود، اقامه دین است، نه مثلا صرفاً خواندن نماز. کسی که نماز میخواند، برای خود میخواند، اما آنکه نماز را اقامه میکند، فضایی میسازد که دیگران را نیز نمازخوان کند. این تعهد در تمام واجبات دینی، از جمله حجاب، ساری و جاری است. ما زمانی میتوانیم منتظر آثار ایمان در جامعه، همچون امنیت و آرامش، باشیم که این ایمان همراه با تعهد و مسئولیتپذیری در جامعه محقق شود. تحقق وعده الهی در آیه استخلاف که به مؤمنان بشارت خلافت بر روی زمین را میدهد: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ...» (نور/۵۵)، وابسته به همین تعهد عملی است. اگر میخواهیم تمدن اسلامی و حکومت جهانی امام زمان(عج) ساخته شود، این تعهد باید در تکتک ما شکل بگیرد.
تفاوت رهبری الهی با نمادهای ساختگی
این پژوهشگر با تأکید بر نقش محوری زنان در تحولات اجتماعی میگوید: تاریخ نشان داده است که انقلابها زمانی به ثمر مینشینند که زنان پای کار بیایند. امام خمینی(ره) زنان را پیشرانان و رهبران واقعی نهضت میدانستند. اما این رهبری باید در طرح و نقشه امام حرکت کند، نه در طرح دشمن. تفاوت ماهوی حرکت و رهبری حضرت زهرا(س) با سایر زنان و حتی مردانی که در این موقعیت قرار گرفتند در این است. رهبری حضرت صدیقه ی طاهره مردم را به سوی دیگری خلاف سمت و سوی امام جامعه فرا نمی خواند. بلکه مردم را به امام فرا می خواند.
در همین عصر حاضر ما شاهد پررنگ شدن نقش هدایت گری برخی زنان هستیم که به بیراهه می روند و سر انجام در پازل دشمن بازی می کنند و جامعه ی خود را نیز به انحطاط می کشانند؛ نمونه ی بارز آن «آلا صلاح» در سودان است. آن دختر جوان ۲۲ ساله که نماد مبارزه علیه حکومت عمر البشیر شد، توسط جریانات خارجی هدایت شد، جایزه صلح نوبل و تقدیر هیلاری کلینتون را دریافت کرد و در نهایت، در حالی که کشورش درگیر جنگ داخلی وحشتناکی شد و زنان سودانی مورد بدترین آزارها قرار گرفتند، او در اروپا به زندگی خود ادامه میدهد. برنامه دشمن برای کشور ما نیز تبدیل کردن برخی چهرهها به چنین نمادهایی بود که به لطف الهی و رهبری حکیمانه، محقق نشد.
او در ادامه ی تبیین نقش حضرت زهرا(س) به عنوان فرمانده میدانیِ هدایت به سوی امام تشریح میکند: رهبری حضرت زهرا(س) در طرح امام زمان خود، یعنی امیرالمؤمنین(ع)، تعریف میشد. این دو انسان والا، با یک تقسیم کار الهی، جامعه را هدایت کردند. امام همچون کعبه است و نمیتواند خود به دنبال مردم برود؛ بلکه باید فرماندهی وجود داشته باشد که جامعه را به سمت کعبه هدایت کند. در آن شرایط بحرانی، این فرماندهی بر عهده حضرت زهرا(س) بود. ایشان رهبر مبارزانی شدند که میخواستند جامعه را به سمت ولایت امیرالمؤمنین(ع) سوق دهند. ثمره این حرکت را سالها بعد در زنانی چون «سوده همدانی» میبینیم؛ زنانی که در حکومت امیرالمؤمنین(ع) و پس از آن، مقابل معاویه ایستادند و از فضائل ایشان گفتند. اینها تربیتشدگان مکتب فاطمی بودند که جرأت یافتند در خط مبارزه بایستند.
جوانان امروز؛ امیدهای فردای روشن
این استاد حوزه و دانشگاه با نگاهی امیدوارانه به شرایط کنونی جامعه بیان میکند: هرچقدر شرایط سختتر و پیچیدهتر میشود، فضا برای رشد سریعتر و رسیدن به مقصود فراهمتر میگردد. سختیها ظرفیتی ایجاد میکنند که انسانها رشدهای فوقالعادهای را تجربه کنند. همانطور که جنگ هشتساله، جوان ۱۹ ساله را به حسن باقری تبدیل کرد، یا شرایط سخت غزه، کودکان ۵ ساله را به مادرانی برای خواهر و برادر کوچکترشان بدل کرده است، بحرانهای فرهنگی و مجازی امروز نیز میتواند جوانان ما را بسیار سریعتر از نسلهای قبل به بلوغ و پختگی برساند. نسل امروز هماوردان قدری برای مواجهه با این حوادث سخت و پیچیده هستند و در این میدان آبدیده می شوند و بخوبی می توانند سریعتر از نسل قبلی خود رشد و تعالی یابند. بنابراین، نباید از آسیبهای موجود در جامعه ناامید شد. همانطور که رهبر معظم انقلاب با وجود مشاهده تمام صحنه، به ظرفیت جوانان ما امید بستهاند و خوشبین هستند.
دکتر رحیمی در پایان بیان میکند: اگر جامعه قبل از انقلاب با آن وضعیت فرهنگی توانست متحول شود، امروز نیز این تحول دوباره ممکن است و این به اراده ما بستگی دارد. وقتی اراده ی جمعی به انجام تحولی در جامعه تعلق گیرد، آن تحول رخ می دهد، چنانکه در زمان وقوع انقلاب اسلامی رخ داد. جوانان و نوجوانان ما و بویژه دختران ما باید بدانند که ظرفیت اثرگذاری بالایی دارند و میتوانند با الگو گرفتن از حضرت زهرا(س)، در تاریخ ثبت شوند؛ همانگونه که ۱۴۰۰ سال پیش، نام دختران و زنان جوان و حتی کودکان در تاریخ ماندگار شد. ما تصور می کنیم نقش افرینی در جامعه تنها مختص بزرگسالان است، در حالیکه بررسی وقایع تاریخی عصر ائمه طاهرین (علیهم السلام) به ما به روشنی نشان می دهد که دختر خردسال سه یا پنج ساله و یا دختران نوجوان در صحنه ی وقایعی مانند عاشورا و پس از آن نقش آفرینی می کنند و سوگواری ها وخطبه خواندن ها و گاه احتجاج هایشان با خلفا و بزرگان بنی العباس در تاریخ ثبت شده اند. باید هدفهای بزرگ در سر پروراند و باور داشت که در همین شرایط میتوان به گونهای رشد کرد که مورد رضایت امام زمان(عج) قرار گرفت و از یاران و یاوران حقیقی ایشان بود. جامعه ی نزدیک ظهور چشم انداز حرکت و افق نگاهش باید به سمت جامعه سازی و تحول جهانی باشد.




نظر شما